نوشته شده توسط : angel

سلام دوستان گرامی ببخشید این چندوقته به  خاطر کلی دلایل جورواجور نتونستم اپ کنم.من خوبم دلمم خوبه حال ویالن عزیزتراز جونمم خوبه که میپرستمش و روز به روز داره رامتر و ملایمتر میشه و با دلمو دستمو نتام راه میاد.عید با کلی خاطرات تلخو شیرین گذشت  هیچ بیمارستانیم واسه کار دانشجویی قبولم نکرد بجز یکی که اونم میخواست کار بکشه و پول نده  بعدشم بخش تهوع اور و کسل کنندخ ای سی یو همراه با استادی که از زن تناردیه صدها بار بدتره و امیدوارم تا اخر عمرم نبینمش.

و اما ویلن پدر اخموی سازها

کلی تمرین میکنم و استاد گرامی خم داره کتابو تا اخرین روزیکه اینجا هستم تموم کنه سیم می رو شروع کردم و تازه امروز بعداز 2ماه کشف کردم که چطوری انگشتامو رو گریف بذارم که مثلا دو بکاررو بتونم اجرا کنم تازه خیلی وقته برچسبارم کندم و حسابی حرفه ای شدم

روزها به سرعت در گذره چقدر از همین حالا دلم واسه دانشکده و هوا و منظره عالی شمال و بارونای 2نفرش تنگ شده کاش این روزا نگذره کاش بتونم برگردم اخه من جزو معدود افرادی بودم که اینجارو با عشق برای تحصیل انتخاب کردم



:: بازدید از این مطلب : 325
|
امتیاز مطلب : 222
|
تعداد امتیازدهندگان : 58
|
مجموع امتیاز : 58
تاریخ انتشار : دو شنبه 5 ارديبهشت 1390 | نظرات ()