نوشته شده توسط : angel

سلام دوست عزیزم

بی مقدمه میگم اگه توام مثه من عاشق بارونی از همین الان منو یکی از طرفدارات بدون از اونجاییکه من شمال درس میخونم حسابی این چندروزه چترو چکمه هام پرکار شدن وای وقتاییکه از عصر کاری برمیگردیم شب نمیدونی تلفیق بارونو موسیقیو شبو سرویس خاطره انگیز  دانشکده چه حالی بهم .چشم انداز اتاق داروی بیمارستان ما تاسیساتو یه فضای مردست اما دستای معجزه گر بارون کل فضارو عوض کرد حال مریضارو خوب کرد پرستارارو خوش اخلاق کرد منو رمانتیک کرد ...والبته دلم گرفت چونکه به نظرم تو بارون هیچی قشنگتر از یه کافیشاپ گرم چهره آشنای روبروت نیست آما اینجا انگار همه غریبن فقط منم و ویولتو بروبچه های خوابگاه.راستی فردا میرم کلاس منتظرم باشین.بوس



:: برچسب‌ها: باران ,
:: بازدید از این مطلب : 573
|
امتیاز مطلب : 167
|
تعداد امتیازدهندگان : 53
|
مجموع امتیاز : 53
تاریخ انتشار : 11 آبان 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد